عبدالحمید قدیریان، پیشکسوت هنرهای تجسمی در برنامه «زمانه» که با عنوان مقاومت روی بوم نقاشی (نقش هنرمندان در تبیین جبهه مقاومت) مقاومت پخش شد، حضور داشت.
وی در پاسخ به این سوال که این روزها و پس شنیدن خبر شهادت شیخ حسن نصرالله احوالتان به چه صورت است، گفت: من حس و حالم، همان است در چهل سال قبل بود و هیچ وقت این حس و حال برای من قطع نشده است.
وی ادامه داد: در حقیقت ما در چهل سال گذشته مدام در معرض اتفاقات مختلف بودیم و گویی ما در مسیری برده می شویم که این مسیر، موانع و پستی و بلندیهای زیادی دارد. اما به صورت خاص این روزها در حال تجربه جنس جدید از این جریانات هستیم و به نظر میرسد که جهان تبدیل به یک کلاس درس شده است و همه در حال تجربه و آزمایش انسان بودن خود هستند و تست میزدند و گزینه پر میکنند که آیا انسان هستند یا انسان نیستند.
این نقاش در ادامه اظهار داشت: دنیا در تب و تابی افتاده که این تب و تاب اتفاقی نیست و معلوم است که یک مربی وجود دارد و او یک صحنه درست کرده، همه را به این صحنه آورده و هر کسی سعی دارد درونیاتش را در این صحنه بروز دهد. آنهایی که انشالله خداوند دستشان را میگیرد در این مسیر به سمت اصلاح میروند. حال شما اگر با این دید که به ماجراهای اتفاق افتاده نگاه گنید، میبینید عجب صحنه ایست!
قدیریان در ادامه سخنانش بیان داشت: حضرت امام (ره) به گونههای مختلف میگفتند این انقلاب یک امانت است و این انقلاب صاحب دارد و یک مسیر و مقصدی دارد. وقتی شما در قرآن نگاه کنید میبینید که گونه قرآنی این کلام حضرت امام (ره) این میشود که خداوند میخواهد نور خود را در زمین کامل کند، بنابراین همه ما در مسیر تام شدن نور خداییم، یعنی هر صبح که بلند میشویم با این دید نگاه کنیم که نور بیشتر شده، حالا چون بیشتر شده حیوانات وحشی هم بیدار میشوند، ناراحتند، ظلمت به تکاپو میافتد چرا که هویت ظلمت با آمدن نور زیر سوال میرود. این دیوانگیهایی که مردک نتانیاهو از خود نشان میدهد نیز حاکی از همین ماجراست.
این هنرمند پیشکسوت در ادامه گفت: البته این سخنان من از دیدگاه فرهنگی است. ممکن است از دیدگاه سیاسی گفته شود که اگر ما ۴۰۰ موشکمان را به ۸۰۰ موشک افزایش دهیم، دشمن اذیت میشود، اما در فرهنگ از دید قرآنی ، اگر میخواهیم دشمن را اذیت کنیم بهترین راهش رفتن به سمت نور است. به همین جهت است که خداوند در قرآن میفرمایند(آیه ۳۲ سوره توبه) آنها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند هر چند کافران کراهت داشته باشند. حالا این حرکت به سمت نور خود داستانی دارد که من با کشیدن تابلوی نقاشی «سید حسن نصرالله» به آن پرداختهام.
قدیریان در پاسخ به این سوال که شما این نگاه متعالی را چگونه در عرصه فرهنگ و هنر منعکس کردید، اظهار داشت: در واقع هر وقت که اتفاقی از جنس اتفاقهای روزهای اخیر در دنیا میافتد هنرمند متعهد نمیتواند بیتفاوت باشد. من در جریان شهادت جمعی از دختران مدرسه سیدشهدا افغانستان آرام و قرار نداشتم و خواب به چشمانم نمیآمد. پس بیدار شدم و یک تابلو به نام دختران سیدشهدا کشیدم که این دختران در بهشت هستند و در مراسم رونمایی در مشهد، این اثر را به خانواده شهدای افغانستانی تقدیم کردو بعد از آن آرام شدم.
قدیریان در ادامه تاکید کرد: یک هنرمند نقاش در جریان این حوادث نمیتواند آرام بگیرد و بهترین راه آرام گرفتنش هم نقاشی کشیدن است و به محض اینکه نقاشی میکشد، آرام میگیرد بعد باید از تابلو فاصله گرفته و عقلانی و راهبردی به اثر نگاه کند .
وی ادامه داد: من عاشق سیدحسن نصرالله بودهام، هستم و خواهم بود. ما متاسفانه این اسطوره های را به آدم سیاسی محدود میکنیم و این، ابعاد شخصیتی آنها را کوچک میکند. در حالی که سیدحسن نصرالله عبد بود و تلاش میکرد با مولایش همراه شود و این همان مجرایی است که نور تولید میکند. حال تمام عقبه فکری من درباره سیدحسن نصرالله، جمع شد و نتیجهاش تابلویی شد که در همین چند روزه کشیدم.
این نقاش در پایان سخنانش گفت: این تابلو سرشار از شادی است.لبخند زیبای سیدحسن و در کنار آن پرچمهای زرد رنگی که با خود شعف میآورد را در آن جای دادم. ممکن است سوال شود الان جنگ است و تو باید خون بکشی . جواب این است که خون همان صحنه دنیایی است ولی شما اگر کمی عقب تر بایستید و نگاه کنید می بینید «ما رایت الا جمیلا»؛ این رمزی است که حضرت زینب(س) به ما یاد داد برای زمان ظهور. ما در حال رفتن به سمت زمان ظهور هستیم مدام به مشکلات این چنینی برخواهیم خورد حال چطور از این صحنه ها و این حوادث سالم بیرون بیاییم و روانمان داغون نشود، پاسخ و رمزش «ما رایت الا جمیلا» است.