به یک دنیا نشان دادیم این آغاز ویرانی است
جواب محکمی در انتظار دشمن جانی است
همه پیر و جوان بر تن لباس رزم پوشیدیم
ببین سربندِ یا زهرای ما بر روی پیشانی است
بیا مثل گذشته باز هم دلگرم کن ما را
پس از تو لحظههامان چون شبِ سردِ زمستانی است
عزیزِ رفته از ما بیگمان در آسمانها هم
همیشه با دعای خیر در حال نگهبانی است
حماقت کردهای ای دشمن شیطانصفت، اما
چه میفهمد هر آن کس که اسیر خوی حیوانی است؟!
بترس از اتحاد قلبهای داغدار ما
سرانجامِ ندانمکاریات بیشک پشیمانی است
گمانت رفته سردار از میان ملت ایران
ندانستی که در این سرزمین صدها سلیمانی است
نبیند چشمهایت بعد از این یک خواب راحت را
که خونِ انتقام سخت در رگهای ایرانی است
#معصومه_بخشنده
#حاج_قاسم_سلیمانی