نوشتن درباره شهادت، تجربهای است که فراتر از کلمات است. این سفری است به اعماق جانها، به جایی که عشق، ایثار، و شجاعت به زیباترین شکل ممکن تبلور مییابد. نویسندهای که قلمش را در این حوزه به کار میگیرد، به نوعی با فرشتگان آسمانی همکلام میشود و داستان زندگی انسانهایی را روایت میکند که برای آرمانهایشان از جان گذشتند.
قلم زدن درباره عشق، ایثار و شهادت، تجربه ای عمیقاً احساسی و در عین حال چالش برانگیز است، بسیاری از داستانهای شهدا ناشنیده ماندهاند، نویسنده با تحقیق و تفحص، این حقایق را کشف میکند و به جامعه معرفی میکند.
همه شهدا در زندگی خود رازهایی دارند که هیچکدام شبیه به هم نیستند، تنوع و پیچیدگی سرنوشتشان به حدی است که مخاطبان با خواندن آن هر لحظه کنجکاوتر شده و وابسته خواهند شد، چنانچه شهید جوان باشد مثلا دهه هفتادی که دیگر هیچ.
زهره اسدی - نویسنده با نگارش کتاب "نسیم به سوی من وزید" روایتی دلنشین و تاثیرگذار از زندگی شهید مدافع حرم سید سجاد خلیلی ارائه داد، این کتاب که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده، به سرعت جای خود را در میان علاقهمندان به ادبیات دفاع مقدس و زندگی شهدا باز کرده است.
وی در گفتگوی اختصاصی با ما میگوید: شخصیت او به تربیت درست خانواده برمیگردد از ابتدا تا انتها احساس مسئولیتپذیری و تعهد به انجام کاری که به او سپرده میشود، وطندوستی و نوعدوستی وی از همان دوران مدرسه آغاز میشود.
به تاکیدش، دغدغههایش در هلال احمر مشاهده میشود با اولین حقوقش سرپرستی دو یتیم را برعهده میگیرد، بعد از آن به ماموریتهای داوطلبانه میرود و اصلا حد و مرز نمیشناسد تا اینجا که این مرز نوعدوستی تا خارج از ایران رفته و به سوریه قدم میگذارد.
اسدی با بیان اینکه این تیپ از شخصیت آقا سید سجاد خیلی قابل لمس است، یادآور میشود: در عین حالی که در کتاب با یک جوان دهه هفتادی آشنا میشوید که اهل مازندران است خیلی شور و ذوق دارد، اما جاهایی از زندگی گویی با یک انسان پخته ۴۰ الی ۵۰ساله مواجه هستید در حالی که او همین آقا سجاد قصه ماست اما سعی میکند مسئولیت خود را بهخوبی انجام دهد.
این نویسنده تاکید دارد که شما با شخصیتهای مختلفی از او در این کتاب آشنا میشوید در محیط کار، خانواده، دانشگاه، همسایهها و غیره، تعهد به انجام کار بیش از همه در وجود این شهید مشاهده میشود و برجسته است و موجب عرض ارادت بیشتر من به این شهید است.
به گفته وی دستنوشتههای شهید برای من الهامبخش و کمککننده بود، بعد از اینکه کار کتاب تمام شد یک دستنوشته دیدم، نمی دانم چرا ولی احساس کردم به خودم میگوید که؛ الهی کاتب حقیقی تویی/ من خود از اوضاع کتاب خود در گریه و زاریم/ پس چرا اعمال دیگران را کتابت کنم.
خانم اسدی ادامه میدهد: این گفته آقا سید سجاد پاسخ من را جامع و کاملتر میکند، من نمیدانم چقدر در نوشتن شخصیت این شهید موفق بودم اما امیدوارم خدا و او از من راضی باشند، سعی کردم روایت از زبان خود شهید باشد چون خیلی دلش میخواست قصه زندگی خودش را بنویسد.
نویسنده کتاب شهید خلیلی میگوید: سعی کردم خیالپردازی نکنم بازسازی روایتها را داشته باشم، این کتاب را به نام و برای خدا شروع کردم و دوست دارم که تا انتها برای خدا باشد.
به اعلام وی؛ من سه سال بهعنوان نویسنده با این کتاب زندگی کردم تا اینکه ساعتها و تاریخها را اشتباه میگرفتم چون تقویمهای سال ۷۴ و ۷۵ روبرویم قرار داشت، یا اشخاص اطراف خودم را به اشتباه به جای شخصیتهای داستان صدا میزدم چون پدرش به من گفتند شما زبان ما باش و من قرار بود بهجای پسرشان اینهمه از داستانهای زندگی را روایت کنم که سخت بود، خلاصه اینکه من خیلی در آن زمان زندگی کردم.
ناگفته نماند: این اولین کتاب خانم اسدی بود و درجه الف سوره مهر را کسب کرد.
شهید سید سجاد خلیلی، یکی از شهدای مدافع حرم است که در دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شهادت رسید. او در تاریخ پانزدهم آذر ۱۳۷۰ در روستای متکازین از توابع شهرستان بهشهر، استان مازندران متولد شد و در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۹۵ در درگیری با داعش در جنوب سوریه مفقودالاثر شد.