پهلوان‌ها هرگز نمی‌میرند

پهلوان‌ها هرگز نمی‌میرند
در سالن پهلوان حاجی‌زاده جویبار، فصل پنجم «سرباز وطن» برگزار می‌شد؛ روایتی از حبیب، روایتی از حاج قاسم.
يکشنبه ۰۷ دی ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۳
کد خبر :  ۳۵۴۱۳۶

در سالن پهلوان حاجی‌زاده جویبار، فصل پنجم «سرباز وطن» برگزار می‌شد؛ روایتی از حبیب، روایتی از حاج قاسم.
اما آن‌چه شنیده می‌شد فقط روایت نبود، یادآوری بود.
یادآوری چیزی که هنوز تمام نشده.

 پهلوانی نه به بازوست، نه به میدان؛
به جایی‌ست که در دل مردم جا باز می‌کند.
حاج قاسم از همان پهلوان‌های دلی بود؛
از آن‌ها که اسم‌شان را صدا نمی‌کنی، حس‌شان می‌کنی.

این را وقتی فهمیدم که دختر بچه‌ای کنارم،
عکس حاج قاسم را گرفته بود رو‌به‌روی صورتش.فقط نگاه می‌کرد، انگار با عکس حرف داشت. انگار مطمئن بود کسی آن‌طرف نگاه، هنوز هست.
زنی دیگر در ردیف کنارم، اشک‌هایش آرام از چشمش پایین می‌آمد.

سردار حسینی، جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس، راوی ساده‌ای بود؛ حرفش رسمی نبود، از روزهای کنار حاج قاسم می‌گفت:
«حاج قاسم خودش بود، خودِ خودش.»
و همین جمله کافی بود. یعنی او نقاب نداشت، فاصله نداشت.

غلامرضا صنعتگر که شروع به خواندن کرد،
صدا از جنس خاطره شد.
«ناگهان آسمان به حرف آمد… قاسم هنوز زنده است»

زنده بودن یعنی اثر.
یعنی مکتب. یعنی مکتب حاج قاسم.

و چه خوب میشود این را درک کرد؛ او زنده است،نفس می‌کشد، در اشک آن زن، در نگاه آن کودک،در سکوت سالن، در دلی که هنوز باور دارد پهلوان، وقتی پهلوان باشد،
هرگز نمی‌میرد.

✍️سیده سماء حسینی 
 شنبه |۶ دی ماه ۱۴۰۴|
🔻 مازندران _جویبار

ارسال نظر

پربازدید ها

صفحه خبر - عکس مطالب بیشتر

صفحه خبر - تماشاخانه مطالب بیشتر